پیشنهاد ترامپ برای جابجایی فلسطینیان غزه

ابتکار اخیر دونالد ترامپ برای جابجایی ۱.۵ میلیون فلسطینی از نوار غزه به اردن و مصر، بار دیگر فقدان دانش سیاست خارجی و درک ژئوپلیتیکی رئیس‌جمهور جدید آمریکا را نشان می‌دهد. این رویکرد ساده‌لوحانه، واقعیت‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی پیچیده خاورمیانه را نادیده می‌گیرد و عدم شناخت آشکار ترامپ از پویایی‌های منطقه‌ای را نمایان می‌کند.

طرحی دیرینه از سوی راست‌گرایان افراطی و صهیونیست‌ها

طرح اخراج فلسطینیان از سرزمین‌های خود، ایده‌ای جدید نیست، بلکه هدفی دیرینه برای نیروهای راست‌گرای افراطی و ایدئولوژی صهیونیستی در اسرائیل است. برای دهه‌ها، بخش‌هایی از رهبری اسرائیل تلاش کرده‌اند جمعیت فلسطینی را از غزه و کرانه باختری خارج کنند. مصر و اردن همواره به دلایل امنیت ملی، این طرح را رد کرده‌اند زیرا خطرات سیاسی و اجتماعی بزرگی را برای این کشور ها در پی دارد.

دخالت غرب به سبک غرب وحشی

۱۰۸ سال پس از اعلامیه بالفور، قدرت‌های غربی بار دیگر تلاش می‌کنند تا به سبک غرب وحشی درباره سرنوشت ملت‌های خاورمیانه تصمیم بگیرند. پیشنهاد ترامپ دنباله‌ای از الگوی کهنه سیاست استعماری است که سرنوشت ملت ها بدون رضایت آنها تعیین می‌شود.

بحران پناهجویان در مصر و اردن

مصر و اردن هم‌اکنون با چالش‌های عظیمی به دلیل ورود میلیون‌ها پناهجو از سودان به مصر و صدها هزار پناهجو از سوریه به اردن روبرو هستند. پذیرش فلسطینیان بیشتر، این کشورها را به آستانه ظرفیت خود خواهد رساند و تنش‌های اجتماعی و اقتصادی شدیدی را ایجاد خواهد کرد.

پیام‌های متناقض ترامپ

یکی از تناقضات اساسی در پیشنهاد ترامپ این است که از یک سو تلاش می‌کند مهاجران را از ورود به آمریکا باز دارد، اما از کشورهای دیگر می‌خواهد میلیون‌ها پناهجو را بپذیرند. این تناقض نشان‌دهنده عدم وجود یک استراتژی سیاست خارجی منسجم است.

نبود برنامه‌ای روشن برای غزه توسط اسرائیل

از آغاز جنگ غزه در سال 2023، اسرائیل هیچ برنامه مشخصی برای آینده نوار غزه ارائه نداده است. پیشنهاد ترامپ اکنون به عنوان راه فراری برای دولت اسرائیل به نظر می‌رسد که در دستورکار راست‌گرایانه خود به دنبال راه‌حلی عملی است، بدون اینکه یک استراتژی سیاسی پایدار ارائه دهد.

وارونه‌سازی علت و معلول

پیشنهاد ترامپ در اصل وارونه‌سازی علت و معلول است. نوعی پاک کردن صورت مسئله. به جای رسیدگی به ریشه‌های درگیری و بی‌عدالتی‌های تاریخی، اخراج فلسطینیان به عنوان یک راه‌حل ظاهری ارائه شده است، در حالی که هیچ چشم‌اندازی برای صلح پایدار در این مچموعه پیشنهادات وجود ندارد.

وابستگی عمیق فلسطینیان به سرزمین خود

وابستگی فلسطینیان به سرزمین خود بسیار قوی است و تجربیات اخراج‌ و آوارگی آنها در سال‌های ۱۹۴۸ بعد از تاسس کشور اسراییل و جنگ شش روزه ۱۹۶۷ این حقیقت تلخ را تقویت میکند، که اسرائیل هرگز اجازه بازگشت به خانه‌هایشان را به آنها نداد. و سرزمین آنها را برای همیشه اشغال کرد. پیشنهاد ترامپ برای جابجایی فلسطینیان، که بر اساس تجربه تاریخی رد شده است، تلاشی نافرجام خواهد بود.

فراموش نکنیم، زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ دستور انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت‌المقدس را صادر کرد، محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین دعوت او (ترامپ) را برای یک دیدار رد کرد. بدیهی است که ترامپ ماهیت پیچیده این وضعیت را به طور کامل درک نکرده است، به ویژه با توجه به اهمیت فرهنگی و تاریخی که دیدگاه فلسطین در رابطه با بیت المقدس و کل منطقه دارد. قضاوت نادرست او را نیز می توان به عدم درک جنبه های حساس تفکر و فرهنگ عربیشرقی نسبت داد. بنابراین مشخص نیست که آیا ترامپ به طور کامل دامنه پیشنهاد خود را درک کرده است یا خیر. انتظار بسیار می رود که فلسطینی ها این پیشنهاد را برای یک معامله بر سر سرزمین خود نپذیرند.

پاکسازی قومی تحت پوشش مهاجرت داوطلبانه

پیشنهاد مهاجرت داوطلبانه فلسطینیانچیزی جز یک بازی واژگان نیست که در واقع تلاش برای پاکسازی قومی را پنهان می‌کند. طرحی که میلیون‌ها نفر را مجبور به ترک خانه‌هایشان می‌کند، نقض آشکار قوانین بین‌المللی بوده و یک فاجعه انسانی عظیم را به دنبال خواهد داشت.

رد پیشنهاد توسط کشورهای عربی و اسلامی

کشورهای عربی و اسلامی مانند قطر، امارات متحده عربی، مصر، اردن و ترکیه این پیشنهاد را به شدت رد خواهند کرد. این وحدت در رد این طرح نشان‌دهنده مخالفت عمیق با هرگونه جابجایی اجباری در منطقه خاورمیانه است.

نتیجه‌گیری: طرحی بحث‌برانگیز، ناعادلانه و غیرقانونی

در مجموع، پیشنهاد ترامپ بسیار بحث‌برانگیز، ناعادلانه و ناقض قوانین بین‌المللی است. عدم تجربه سیاسی و درک وی از واقعیت‌های تاریخی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه، باعث پیچیده‌تر شدن اوضاع خواهد شد. این پیشنهاد نه تنها راه‌حلی ارائه نمی‌دهد، بلکه تنش‌های موجود را تشدید کرده و ثبات کل منطقه را تهدید می‌کند.

اگر از این پیشنهاد به عنوان نمونه ای از ذهنیت و دستور کار سیاست چهار سال آینده دوران ترامپ استفاده شود، می توان انتظار شکست های بیشتر ترامپ در سیاست خارجی و داخلی آمریکا را داشت. با این فرض، به مردم آمریکا نباید به داشتن چنین ریاست جمهوری حسادت کرد!